Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «قدس آنلاین»
2024-05-09@00:43:26 GMT

تصویری تازه از شخصیت قهرمان‌های جنگ

تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۳۱۳۰۰۰

تصویری تازه از شخصیت قهرمان‌های جنگ

سال‌ها پیش از این رسول ملاقلی‌پور وقتی فیلم دیدنی «هیوا» را ساخت کم نبودند آن‌هایی که طرح اصلی فیلم را متأثر از زندگی مهدی باکری دانستند، البته که رسول سعی نکرده بود هیچ اشاره مستقیمی نسبت به مهدی باکری در فیلم قرار دهد ولی روح حاکم بر اثر بسیاری را یاد مهدی باکری و زندگی همسرش پس از شهادت انداخت.

هادی حجازی‌فر در «موقعیت مهدی» که نسخه سینمایی یک سریال تلویزیونی با عنوان «عاشورا»ست مستقیماً به سراغ زندگی برادران باکری رفته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او شاید به خاطر اینکه درامش کشدار نشود و در عین حال بعدتر در نسخه سریالی، در هر اپیزود مجزا هم بتواند جذابیت کار را حفظ کند در ۶پرده به زندگی باکری‌ها پرداخته است. ۶تکه درآمده از خاطرات برادران باکری شده ۶پرده «کلت کمری‌»، «پلیور آبی»، «آخرین تماس»، «من مهدی باکری نیستم»، «موقعیت مهدی» و «لباس‌های خیس».

حجازی‌فر به جای آغاز از دل خیبر یا بدر از آشنایی مهدی باکری و همسرش شروع کرده؛ درست مثل الگوی کلاسیک داستان‌گویی در هر سریال تلویزیونی و به دنبالش فرازی از زندگی حمید باکری را روایت کرده‌ و در نهایت به دل جنگ رفته.

حجازی‌فر چون پس از تجربه دشوار «ایستاده در غبار» و سپس یک سلسله تنوع بازیگری وارد «موقعیت مهدی» شده خیلی مسلط توانسته پرداخت مناسبی از عملیات‌های پرحادثه و در عین هارمونی در بازیگری را نمایش دهد.

او همان قدر که در کارگردانی یک درام جنگی تبحر نشان داده به همان اندازه در ایفای نقش اصلی فیلم، کارکرد مؤثر داشته. او با تجربه سال‌ها کار تئاتر و درک نفس حضور جلو مخاطب و بعدتر ایفای نقش احمد متوسلیان، حالا با مهدی باکری شمایلی تازه از کاراکترهای قهرمان جنگ ارائه داده است.

حجازی‌فر بسیار زیاد سعی کرده بی‌اغراق و صرفاً متکی بر داده‌های واقعی از زندگی این شهید نقش را پرداخته و بهینه کند. شاید برای همین است که هم نمک ذاتی این شهید در برخورد با همسر و خانواده را می‌بینیم، هم ایستادگی بر اصولش در جنگ و از همه بالاتر ایثاری که از خود نشان می‌دهد.

«موقعیت مهدی» بازی‌های یکدستی دارد و هم هادی حجازی‌فر و برادرش وحید که نقش برادران باکری را بازی می‌کنند و هم ژیلا شاهی و هم روح‌الله زمانی و وحید آقاپور و دیگران، خیلی خوب در خدمت روح کلی حاکم بر اثر قرار گرفته‌اند.

۲۰ دقیقه ماندگار

۱۰ دقیقه دیدنی از خون‌ریزان خیبر و شهادت رزمندگان ایرانی با پیشتازی حمید باکری در جزیره مجنون و ۱۰دقیقه دیدنی از قتلگاه دیگر رزمندگان ایرانی در بدر و شهادت ایستاده در آب مهدی، حدوداً ۲۰دقیقه ماندگار از جنگ را شکل داده است.

چه خوب که این دو ۱۰ دقیقه با مکث بر واکنش‌های دو باکری و مسخ ناشی از فضای آخرالزمانی جبهه‌هایی گرفته شده که رزمندگانش با خلوص‌ نیت و بی لحظه‌ای تردید فقط به یک چیز فکر می‌کردند و آن هم کم نیاوردن در برابر قوای بعثی.

فیلم‌برداری در حد کاندیداتوری سیمرغ 

فیلم‌برداری یکدست وحید ابراهیمی که نشان داده برای مستندنمایی لزوماً نیازی نیست مدام دوربین را بلرزانید، به شدت کمک حال حجازی‌فر بوده. ابراهیمی پیشتر در «هایلایت» و «دهلیز» هم نشان داده بود که بدون لرزاندن دوربین می‌شود تنش تراشید و حالا در یک درام جنگی، حسابی خود را نشان داده و باید او را کاندیدای سیمرغ دانست همان قدر که خود حجازی‌فر به عنوان یک فیلم‌اولی، عیاری نشان داده در حد کاندیداتوری سیمرغ.

«موقعیت مهدی» فیلم سرگرم‌کننده‌ای است و این ویژگی کمی نیست به خصوص که در سینما و تلویزیون ایران، کم پروژه جنگی ندیده‌ایم که جز شعارهای ضدمخاطب ارائه نمی‌دهند.

زبان آذری در خدمت فیلم

«موقعیت مهدی» در عین حال که به واسطه خاستگاه برادران باکری، یک فیلم بومی از نوعی آذری است ولی در عین حال بومیت را خیلی خوب پیوند زده با ملیت و از همه بالاتر انسانیت و فداکاری در راه عقایدی که بدان ایمان داریم. عمده فیلم آذری است و آن‌ها که آذری زبان نیستند باید مدام زیرنویس را دنبال کنند ولی این گویش آزار نمی‌دهد چون حجازی‌فر با زیرکی، پرده‌های فیلمش را به جای دیالوگ بر مبنای اکت و موقعیت کاراکترها قرار داده است.

«موقعیت مهدی» یک اپیزودیک زندگی‌نامه‌ای استاندارد از بخشی از زندگی برادران باکری است که اغلب همرزمان بر آن اتفاق نظر دارند. این، پایان کار است؟ هرگز!

کاری که حجازی‌فر با همراهی سیمافیلم و بنیاد روایت فتح در این فیلم-سریال کرده فقط مدخلی است برای ورود ریزبینانه‌تر سال‌های آتی در زندگی پرکش و قوس برادران باکری.

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: فیلم سینمایی موقعیت مهدی هادی حجازی فر شهید مهدی باکری برادران باکری موقعیت مهدی مهدی باکری نشان داده حجازی فر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۳۱۳۰۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آخرین حرف‌های ناصر حجازی: به بنگلادش رفتم تا خانواده‌ام گرسنه نمانند

۱۳ سال قبل در چنین روزهایی بود که حال ناصر حجازی عزیز متاسفانه هر روز بدتر می‌شد و در روزهای پایانی اردیبهشت سال ۱۳۹۰ هم که دیگر به کما رفت و...

 

ناصرخان نوزدهم اردیبهشت سال ۹۰ در آخرین روزهایی که می‌توانست صحبت کند پیش از ترک بیمارستان حرف‌هایی تلخ و تکان‌دهنده به خبرورزشی زد که چکیده آن‌ها را با هم مرور می‌کنیم:

کار روزگار را ببین؛ یک زمانی من روزی دو ساعت شنا می‌کردم اما الان آرزو می‌کنم دو دقیقه بتوانم شنا کنم. ترجیح می‌دهم به خانه بروم چون این‌جا مزاحم کادر درمان، بیمارستان و هواداران استقلال هستم. بعضی از این هواداران از شهرستان آمده‌اند و مقابل بیمارستان جمع می‌شوند. من در زندگی هیچ وقت کینه‌ای نبودم و هیچ پست و مقامی را برای خودم نخواستم. سال ۵۷ برای پیوستن به منچستر یونایتد عازم انگلیس شدم اما نتوانستم از ایران رضایتنامه خودم را بگیرم. جالب این‌که شخصی که به عنوان جانشین من به منچستر رفت ۷ سال در این تیم فیکس بازی کرد. خانواده من به جای این‌که به بنگلادش بیایند می‌توانستند بازی‌هایم را در انگلیس تماشا کنند اما مجبور شدم به بنگلادش بروم. به کشوری که حتی همین الان هم کسی به آن کشور نمی‌رود چه برسد به اواسط دهه ۶۰. من به بنگلادش رفتم تا خانواده‌ام گرسنه نمانند. داریوش مصطفوی به من گفت سرمربی تیم ملی شده‌ای و برو لیست دعوت‌شدگان به این تیم را اعلام کن اما چند ساعت بعد رادیو تلویزیون شخص دیگری را به عنوان سرمربی تیم ملی معرفی کرد! گاهی اوقات به آینه نگاه می‌کنم و پیش خودم می‌گویم ناصر این واقعا تو هستی؟

tags # ناصر حجازی سایر اخبار (تصاویر) «گوسفند مارکوپولو»؛ گوسفند وحشی افغانستانی که آمریکایی‌ها برای کشتنش ۴۰ هزار دلار خرج می‌کنند! (تصاویر) «موش دو پای بلوچستان»؛ کوچکترین کانگورو جهان که هرگز آب نمی‌خورد! (تصاویر) سگ افغان؛ لجبازترین، احمق‌ترین و زیباترین سگ دنیا! (تصاویر) مارخور؛ «بز» پاکستانی معروف به «پیرمرد کوهستان» که تُف‌اش ارزش طلا دارد!

دیگر خبرها

  • آخرین حرف‌های ناصر حجازی: به بنگلادش رفتم تا خانواده‌ام گرسنه نمانند
  • رئال هرگز نمی‌میرد ؛ بایرن تسلیم پروفسور کامبک / کارلتو و معجزه ۲دقیقه‌ای/ خوسلو قهرمان تازه مادرید
  • جزئیاتی تازه درباره جدایی زوج عاشق برنامه ماه عسل | «به خودم گفتم حالا نوبت توئه که از خودت بگذری...»
  • عکس| تازه‌ترین عکس مهدی قائدی بعد از حواشی طلاقش
  • ۱۰ سریال جنگی دیدنی در مورد جنگ جهانی اول؛ از Women at War تا Parade’s End
  • «کودکان اُتیسمی» روی مرز باریک مرگ و زندگی
  • سرپرست استقلال مجوز نگرفت؛حجازی سکونشین شد+ فیلم
  • تیپ خاص ناصر حجازی در فضای مجازی داغ شد!
  • ۴ دهه زندگی مهدی نصیری؛ از کیهان تا بی‌بی‌سی
  • ۴ دهه زندگی مهدی نصیری؛ از کیهان تا بی‌بی‌سی /با من از تغییر سخن نگو...